عدالت به مثابه «تعدیل»؛ درآمدی بر نظریۀ امام خمینی(ره) در باب عدالت ملی و بین‌المللی
نویسندگان
چکیده
عدالت به مثابه «تعدیل»؛ درآمدی بر نظریۀ امام خمینی(ره) در باب عدالت ملی و بین المللی دکتر اصغر افتخاری* چکیده: عدالت را باید از جمله اصول و فضائلی نام برد که در مقام کاربرد دارای وسعت و گستره ای وسیع است و لذا پرسش از نسبت عدالت با پدیده های دیگر در حیات انسانی، سؤالی دیرینه ارزیابی می شود که هر روز به ابعاد و سطوح آن افزوده می شود. نوشتار حاضر به طرح سؤال از نسبت عدالت با دو حوزۀ اصلی سیاسی (یعنی ملی و بین المللی) پرداخته است. به منظور ارائۀ پاسخی بومی به این سؤال، نیز سیرۀ امام خمینی(ره) را مبنای تحلیل قرار داده که از دو ویژگی «اصالت» و «به روز بودن» برخوردار است. از رهگذر تحلیل اندیشه و عمل امام(ره) در حوزۀ عدالت سیاسی، نویسنده به دو چهره متفاوت -اما مکمل- از عدالت دست یافته که در قالب «نظریۀ ایجابی عدالت» و «نظریۀ سلبی عدالت» ارائه کرده است. مطابق نظریۀ ایجابی، عدالت از طریق تعدیل فرهنگی، اخلاقی و قانونی در ایجاد سیاست دینی ایفای نقش می کند، حال آنکه در قالب نظریۀ سلبی، عدالت از طریق توان مندی، توفیق، قانون گرایی و اقتدار شناسانده می شود. آنچه این دو وجه از عدالت را به هم مرتبط می سازد، رعایت اصل «تعدیل» در مقام شناخت، تعریف و کاربردی کردن عدالت است که در اندیشه و عمل امام(ره) نمود تمام دارد
منابع مشابه
عدالت به مثابه «تعدیل»؛ درآمدی بر نظریۀ امام خمینی(ره) در باب عدالت ملی و بین المللی
عدالت به مثابه «تعدیل»؛ درآمدی بر نظریۀ امام خمینی(ره) در باب عدالت ملی و بین المللی دکتر اصغر افتخاری* چکیده: عدالت را باید از جمله اصول و فضائلی نام برد که در مقام کاربرد دارای وسعت و گستره ای وسیع است و لذا پرسش از نسبت عدالت با پدیده های دیگر در حیات انسانی، سؤالی دیرینه ارزیابی می شود که هر روز به ابعاد و سطوح آن افزوده می شود. نوشتار حاضر به طرح سؤال از نسبت عدالت با دو حوزۀ اصل...
متن کاملدرآمدی روششناسانه بر نظریۀ عدالت در اقتصاد اسلامی
فعالیتهای علمی در حوزه عدالتپژوهی را میتوان به ساختن بنایی تشبیه نمود که تحقق هر مرحله، مقدمه و امکانی برای ورود به مراحل بعد است. از این رو نگرشهای گوناگون در موضوعات حوزه عدالتپژوهی ناشی از تفاوت دیدگاهها در مراحل قبلی است. دراین میان کاربست روش مناسب، رکن اساسی برای دستیابی به اصول عدالت اقتصادی است. این مقاله با بهرهگیری از روش تحلیل فلسفی، روشهای دستیابی به پاسخ مسائل اصلی عدالت ا...
متن کاملعدالت به مثابه انصاف
«عدالت به مثابه انصاف» عنوان مهمترین مقاله «جان رالز» (2002-1921) است که در سال 1958 میلادی منتشر شد(2). رالز در مقاله مذکور از دو پرسش و ارزش بنیادین بشر سخن گفت؛ برابری و آزادی، یعنی دو ارزشی که بدون آنها آدمیان فقیر و حقیر میشوند. نظریه عدالت به مثابه انصاف، پاسخی قابل توجه به این پرسش است که چگونه میتوان آدمیان را از تبعیض و تفتیش مصون داشت تا استعداد خود را شکوفا سازند؟ را...
متن کاملدرآمدی روش شناسانه بر نظریۀ عدالت در اقتصاد اسلامی
فعالیت های علمی در حوزه عدالت پژوهی را میتوان به ساختن بنایی تشبیه نمود که تحقق هر مرحله، مقدمه و امکانی برای ورود به مراحل بعد است. از این رو نگرشهای گوناگون در موضوعات حوزه عدالتپژوهی ناشی از تفاوت دیدگاه ها در مراحل قبلی است. دراین میان کاربست روش مناسب، رکن اساسی برای دستیابی به اصول عدالت اقتصادی است. این مقاله با بهرهگیری از روش تحلیل فلسفی، روشهای دستیابی به پاسخ مسائل اصلی عدالت ا...
متن کاملعدالت به مثابه قاعده فقهی و حقوقی
پرسش اصلی این است که آیا فقیه یا حقوقدان، خصوصاً در موارد سکوت و نقص، تعارض قوانین و یا در مقام اختلاف نظر دانشمندان، میتواند به قاعده عدالت استناد کند؟ در این مقاله، برای دادن پاسخ به پرسش بالا، پس از اشارة گذرا به ارجمندی و والائی عدل، به میزان، مبنا و همچنین هدف و قاعده بودن عدالت در دانش فقه، حقوق و فلسفة سیاسی پرداخته شده است. پرسش دوّم این است که آیا فقها و حقوقدانان در آراء و نظرات فقهی ...
متن کاملعدالت به مثابه انصاف
«عدالت به مثابه انصاف» عنوان مهم ترین مقاله «جان رالز» (2002-1921) است که در سال 1958 میلادی منتشر شد(2). رالز در مقاله مذکور از دو پرسش و ارزش بنیادین بشر سخن گفت؛ برابری و آزادی، یعنی دو ارزشی که بدون آنها آدمیان فقیر و حقیر می شوند. نظریه عدالت به مثابه انصاف، پاسخی قابل توجه به این پرسش است که چگونه می توان آدمیان را از تبعیض و تفتیش مصون داشت تا استعداد خود را شکوفا سازند؟ رالز جوابی به ای...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
دانش سیاسیجلد ۳، شماره ۵، صفحات ۰-۰
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023